الیزابت یک نوجوان گیر افتاده و زیبا به شدت مورد لعنت قرار می گیرد و توسط مردی که به تازگی در جایی در ملاء عام با او آشنا شده است به او نزدیک می شود. این غریبه نمی تواند صبر کند تا او را ممه و کون به جهنم بیاندازد، بنابراین آنها در جایی در ملاء عام توقف کردند و باسن او را گرفتند و سپس او را از پشت سر زدند تا اینکه او را آراسته کردند.