قدم های مزاحم من مندی سایه بود، بنابراین من به دنبال ممه خوردن متحرک او وارد اتاق پدرم شدم و او را در حال دزدیدن پول از کشوی پدرم دستگیر کردم. من همه چیز را ضبط کردم و مجبورش کردم از تنم بیرون بیاید، دیکم را بمکد و بعد او را بفرستم. روز بعد یک وب کم شلخته در اتاق نشیمن گرفتم.