ناتاشا، پسرخوانده تنبل ناز، به داخل حمام خزیده و در حالی که زیر دوش است به او نگاه می کند. او نمی توانست خودداری کند و شروع به ممه مامان شاد کردن نامادری خود کند. ناتاشا متوجه می شود که چه کسی الاغ او را لعنت می کند و دیگر برایش مهم نیست زیرا احساس خوبی دارد.